سگ من خودش نیست

این زمان گیج کننده و ترسناکی است که شما میدانید چیزی غیرممکن است

یک دلیل رایج برای آوردن یک حیوان خانگی به دامپزشک، دلیل آن است که حیوان خانگی "خودش نیست". این شکایت بهداشتی مبهم می تواند به هر یک از چندین مشکل بالقوه اشاره کند و در بخش تیم دامپزشکی برخی کارها را انجام می دهد.

تغییرات ظریف یا تدریجی در سلامت ممکن است دشوار باشد، اما هرچه زودتر به آنها رسیدگی شود، بهتر است. اگر مطمئن نیستید که مشکلی وجود دارد، چه اتفاقی می افتد؟

ایمن تر از متاسفم - از دامپزشک خود بخواهید. چه اتفاقی می افتد زمانی که شما آن دامپزشک هستید و این حیوان خانگی حیوان خانگی شما است؟

این داستان در مورد سگ محبوب من، سوفی است. من برای اولین بار در مورد او در این سایت نوشتم، کمی بعد از آنکه ما در سال 2002 از پناهگاه او را پذیرفتیم.

یک زندگی سالم

سوفی زندگی پر انرژی و کمک به افزایش دو بچه و حیوانات خانگی متعدد در سراسر سال است. او سالم و بدون درد بود، او تنها "مسائل" در زندگی است که فوبیایی سر و صدا و اضطراب جدایی است. او در طول سالها به من در مورد این شرایط به من آموخت، و ما با هم با راه حل های قابل قبول روبرو شدیم.

تابستان ما یک فعال بود، با بسیاری از پیاده روی و افزایش و مردم تبریک. او همیشه در ردیف قرار داشت، پیش از اوقات کمتری (و جوانتر) خانه های کوهستانی، Argos و Purl.

سپس یک تغییر

این یک تغییر کوچک بود. صبح روز اول صبح کمی قبل از ادرار کردن، مثل معمول بود، کمی فوری تر بود، نه تند و تیز کردن. او نیز یک بار دیگر یا بیشتر از حد معمول برای او سوار شد.

من در طول یک روز پیاده روی به شوهرم اشاره کردم. می بینیم که؟ نه، او نبود. اما من، و آن را نگران کننده بود.

تمرین

من برخی از آزمایشهای خون را انجام دادم و یک نمونه ادرار را به عنوان یک نگاه اول جمع آوری کردم.

تمام آزمایشات خون (مشخصات شیمیایی، شمارش کامل خون) که در ماه اوت طبیعی بود، به غیر از یک روند صعودی - اما هنوز هم در محدوده طبیعی - BUN (Nitrogen of Urea Blood) و کراتینین از کار خون که در فوریه صورت گرفت.

این دو ارزش شیمیایی خون مربوط به عملکرد کلیه است. آزمایش ادرار به جز گرانروی خاص ادرار غیر قابل علاج بود - این نشان داد که ایزوتنوریا، ادرار ضعیف متمرکز شده است.

آیا این مورد از نارسایی زودرس کلیه بود؟ تست بیشتر مورد نیاز بود با دکتر دوست و متخصص داخلی دامپزشک، دکتر زیکس مشورت کردم.

بعد از آن، یک سیستوسنتز، جمع آوری ادرار از طریق یک سوزن به طور مستقیم به مثانه، برای ارائه یک فرهنگ ادرار برای رد کردن عفونت. این منفی بود

رادیوگرافی غیر قابل علاج بود. سونوگرافی شکم - کبد، کلیه، غده فوق کلیوی، مثانه، دستگاه گوارش و بیشتر - همه طبیعی است. یک ناهنجار پیدا شد اما طحال چند ضایعه داشت. طحال از اندازه و شکل نرمال بود، اما در بافت طحال، بی نظمی های کوچک وجود داشت.

گام بعدی بیوپسی سوزن طحال است، اما کبودی های خفیف، به نام پتشی، به عنوان شکم سوفی در آماده سازی برای اولتراسوند تراشیده شده اند. این یافته می تواند یک مشکل خونریزی را نشان دهد، بنابراین بیوپسی سوزن تا زمانی که تحقیقات بیشتری انجام نشد، ایده خوبی نباشد.

یکی از گره های لنفاوی (precapular) به اندازه کافی بزرگ شده بود. ما آن را نمونه برداری کردیم و این نمونه را دو متخصص دامپزشکی خوانده بودیم.

این سلول ها به عنوان "واکنش پذیر"، هیچ سلول های سرطانی یافت نشد. با این وجود، منطقه گره پس از آشور بسیار بزرگ شده است. خونریزی رخ داده است.

از ابتدای خونریزی یک هفته و نیم بود. ما شمارش خون را تکرار کردیم. این بار تقریبا هیچ پلاکتی یافت نشد. این وضعیتی است که به عنوان ترومبوسیتوپنی شناخته می شود. پلاکت ها مسئول لخته شدن خون هستند. بدون آنها کبودی و خونریزی (خونریزی بینی، خونریزی شدید با آسیب یا جراحی) اتفاق می افتد.

ترومبوسیتوپنی ممکن است به دلایل مختلف رخ دهد، گاهی اوقات علت شناخته شده (ترومبوسیتوپنی idiopathic نامیده می شود، بیشتر در سگ های جوان وجود دارد). هرچند سگ 12 ساله، سرطان مجرم معمولی است. این حداقل دلمشغولی بود. ما قبل از اینکه بیشتر تشخیص داده شود، تعداد پلاکتها را افزایش دادیم.

من سوفی را در پردنیزون شروع کردم، برای کنترل تخریب خودکار پلاکت ها و ملاتونین، که ممکن است به افزایش تعداد کمک کند.

پیشزونون سرگرم کننده نیست سگ من خفیف، که در مورد مراقبت می کند، در حال حاضر شکار غذا، غذا، غذا بود. او تشنه بود و نیاز به ادرار کردن بیشتر داشت. اما تعداد پلاکت او بهبود یافته است. تا زمانی که شیب نزنند. سیکلوسپورین، یک دارو برای کمک به جایی که پردنیزون شروع به شکست می کند، اضافه کردم.

سوفی این دو ماه را خوب انجام داد. او همچنان عاشق پیاده روی، رفتار و رفتار او با خانواده اش است. اما او خسته بود سگ من، که به نظر می رسید هرگز تند، حتی به عنوان اخیر به عنوان تابستان، خسته شد.

تشخیص غیر رسمی: سرطان، احتمالا در این ضایعات التهابی قرار دارد.

بگو خداحافظ

من از ابتدا میدانستم که "اوضاع ممکن بود" در سن دوازده سالگی او بود. و من می دانستم که نمی خواهم به سختی برسیم تا چند ماه دیگر با سوفی به ما بسپاریم و فقط چند ماه دیگر به سوفی سوژه نمی دهیم. به سرعت در حال غرق شدن بودم، خداحافظی کردم، به محض اینکه می دانستم چیزی غیرممکن است.

این یک خط بین احساس "خوب" و "احساس واقعا خشن و مبارزه" برای یک حیوان خانگی مورد علاقه کجاست؟ در این موارد، در بهترین حالت، خاکی تیره است. معیارهایی که «طبیعی» است، تغییر می کند. طبیعی است که ممکن است یک عادت جدید برای یک پیاده روی کوتاه مدت باشد که قبل از آن حتی یک پیاده روی واقعی نیز شمرده نشود. این جایی بود که ما بودیم

سوفی هنگامی که "برای" افرادی که او را دوست داشت یا از پیاده روی بیرون نمی برد، در حال مبارزه بود. اشتهای او کاهش پیدا کرد، خواب سخت بود، تنفس شدید شد، و من یک خون آشام را دیدم، به من گفت زمان آن است.

بچه ها انتخاب زمان و چگونگی آنها را برای اولین بار حیوان خانگی حیوانات خود را خداحافظی کردند. هر کس در نحوه برخورد با غم و اندوه متفاوت است و برای همه سخت بود. من از داروها سپاسگزارم تا سوفی را از آرامش، صلح و آسودگی بیرون بیاورم.

همیشه غمگین است هرگز آسان تر نمی شود خداحافظ دوست من .